ادبیات  تطبیقی ایران و کره

ادبیات تطبیقی ایران و کره

هر چیز مربوط به دنیای ادبیات کره و ایران
ادبیات  تطبیقی ایران و کره

ادبیات تطبیقی ایران و کره

هر چیز مربوط به دنیای ادبیات کره و ایران

مهرداد اوستا - پدر ادبیات پایداری

به نام خدا

 
آثار ادبی همچون آیینه‌ای است که اندیشه‌ها و باور‌های نویسندگان و شاعران را انعکاس می‌دهد و مطالعه آن به مخاطب این امکان را می‌دهد تا با سیر تحول اندیشه‌ها و جریان‌های فکری و ادبی آشنا شوند و در زندگی خود به صورت کاربردی از آن‌ها بهره گیرد.
مقاومت و پایداری یکی از موضوعاتی به شمار می‌رود که در ادبیات معاصر ایران مطرح است و برای شاعری که با نگاهی از سرتعهد و تأثیرات اجتماعی به بیرون می‌نگرد، سرشار از آگاهی‌های گسترده و متنوع است. هر کدام از شاعران در این مسیر سروده‌ها و اشعاری به یادماندنی به یادگار گذاشتند که در این میان می‌توان به مهرداد اوستا اشاره کرد. شاعری که در تمامی اشعارش مردم گرایی به چشم می‌خورد.
زندگی شخصی مهرداد اوستا
 محمدرضا رحمانی(متخلص به مهرداد اوستا ) در ۲۰ بهمن ۱۳۰۸ هجری خورشیدی در خانواده‌ای که به شعر و ادبیات علاقه داشتند، در شهر بروجرد به دنیا آمد.پدر بزرگ مادری وی، شاعری خوش قریحه بود که در شعر رعنا تخلص می‌کرد.مهرداد استعداد فراوانی برای شعرگویی داشت به گونه‌ای که از کلاس پنجم ابتدایی با تشویق معلمان خود به سرودن شعر پرداخت.شعرهای دوران نوجوانی وی کمتر به انتشار رسیدند. علت آن، تمایل وی به قصیده‌سرایی بود که سنگین‌تر از نوع اشعار متداول آن روزگار بود.در سال ۱۳۲۰ و هنگامی که مهرداد نوجوانی دوازه ساله بود به همراه خانواده‌اش به تهران آمد و دوره دبیرستان خود را در یکی از دبیرستانهای شبانه این شهر به پایان رساند. وی تحصیلات دانشگاهی خود را از سال ۱۳۲۷ با ورود به دانشکده معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران آغاز کرد و ابتدا لیسانس معقول و منقول گرفت و سپس با ادامه دادن تحصیل، با مدرک فوق لیسانس در رشته فلسفه از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. از استادان وی می‌توان به بدیع الزمان فروزانفر اشاره کرد.  مهرداد اوستا در جوانی عاشق دختری شده و قرار ازدواج می‌گذارند.
دختر جوان به دلیل رفت و آمد هایی که به دربار شاه داشته ، پس از مدتی مورد توجه شاه قرار گرفته و شاه به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد.دوستان نزدیک اوستا که از این جریان باخبر می‌شوند، به هر نحوی که اوستا متوجه خیانت نامزدش نشود سعی می‌کنند عقیده ی او را در ادامه ی ارتباط با نامزدش تغییر دهند. ولی اوستا به هیچ وجه حاضر به بر هم زدن نامزدی و قول خود نمی شود .تا اینکه یک روز مهرداد اوستا به همراه دوستانش ، نامزد خود را در لباسی که هدیه ای از اوستا بوده ، در حال سوار شدن بر خودروی مخصوص دربار می‌بیند…
مهرداد اوستا ماه ها دچار افسردگی شده و تبدیل به انسانی ساکت و کم حرف می‌شود.
بله نامزد اوستا فرح دیبا بود .
در همان روزها ، نامزد اوستا به یاد عشق دیرین خود افتاده و دچار عذاب وجدان می‌شود. و در نامه ای از مهرداد اوستا می‌خواهد که او را ببخشد.
اوستا نیز در پاسخ نامه ی  او تنها این شعر را می‌سراید..
وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم
اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت
کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم
کی ام، شکوفه اشکی که در هوای تو هر شب
ز چشم ناله شکفتم، به روی شکوه دویدم
مرا نصیب غم آمد، به شادی همه عالم
چرا که از همه عالم، محبت تو گزیدم
چو شمع خنده نکردی، مگر به روز سیاهم
چو بخت جلوه نکردی، مگر ز موی سپیدم
بجز وفا و عنایت، نماند در همه عالم
ندامتی که نبردم، ملامتی که ندیدم
نبود از تو گریزی چنین که بار غم دل
ز دست شکوه گرفتم، بدوش ناله کشیدم
جوانی ام به سمند شتاب می شد و از پی
چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم
به روی بخت ز دیده، ز چهر عمر به گردون
گهی چو اشک نشستم، گهی چو رنگ پریدم
وفا نکردی و کردم، بسر نبردی و بردم
ثبات عهد مرا دیدی ای فروغ امیدم؟
مهرداد اوستا هم‌زمان با تحصیل در دانشگاه، به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد و به عنوان دبیر در چندین دبیرستان تهران به تدریس پرداخت.مهرداد اوستا در شهریور ماه ۱۳۳۲ خورشیدی شعرهایی در مخالفت با رژیم پهلوی سرود و مدت هفت ماه را به عنوان زندانی سیاسی در زندان گذراند. او در سال ۱۳۳۳ خورشیدی ازدواج کرد که یادگار این ازدواج فرزندان دختر با نام‌های فریبا، شهرزاد و فروغ بود. در سال‌های ۱۳۳۳ تا ۱۳۳۹ خورشیدی همراه با تحصیل نزد سباستین مونه فیلسوف و شرق‌شناس فرانسوی، به او عرفان مشرق زمین آموخت، در سال ۱۳۴۵ خورشیدی به ازدواج دوم تن داد که حاصل این ازدواج پسری به نام نستوه است. در تابستان ۱۳۴۶ خورشیدی به کشورهای فرانسه، انگلیس، ایتالیا رفت و در انگلستان با برتراند راسل دیدار کرد. در سال ۱۳۴۹ خورشیدی به مدت یک ماه به فرانسه و سوئیس رفت و با ژان پل سارتر دیدار کرد. در تابستان ۱۳۵۶ خورشیدی نیز سفری یک‌ماهه به فرانسه و سوئیس داشت که به دیدار محمد علی جمال زاده در ژنو شتافت. در شهریور ۱۳۵۹ به سفری یک‌ماهه در فرانسه و ایراد چندین سخنرانی در مراکز فرهنگی و دانشگاهی پرداخت. در زمستان سال ۱۳۶۲ خورشیدی برای درمان بیماری قلبی و بازگرداندن چند کتاب دست‌نویس ارزشمند به مدت یک ماه به فرانسه رفت. در زمستان ۱۳۶۷ به پاکستان رفت و به ایراد سخنرانی دربارهٔ شعر و شخصیت حافظ پرداخت. در سال ۱۳۶۹ خورشیدی دوباره به پاکستان رفت و در مراسم بزرگداشت خلیل‌الله خلیلی شاعر افغانستان سخنرانی کرد. سال ۱۳۶۹-–۱۳۷۰ خورشیدی سال‌های آخر تدریس او در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به‌شمار می‌رفت.
زندگی ادبی مهرداد اوستا
مهرداد اوستا را به عنوان پدر ادبیات پایداری می‌شناسند، ادیبی که با سرودن شعر‌هایی علیه حاکمان جور و انعکاس رنج‌های جامعه در قصیده‌های دلنشین خود به پشتیبانی از حق و حقیقت پرداخت و اینگونه شاعری جهان‌نگر و ژرف‌اندیش شناخته شد.
کلمات شعری او، ساده و بی آلایش است و با زبانی عادی و عامیانه شعر می‌گوید، اما در پس همین سادگی یک دنیا احساس، شهامت، گذشت و انسانیت موج می‌زند. شعرشناس و پایبند اساس اسلام و اصول اخلاقیات است.
اوستا، قصیده سرای معاصر
محمدرضا رحمانی را بیشتر به عنوان قصیده سرا می‌شناسند، اما او در دیگر زمینه‌های شعری همچون غزل، مثنوی، رباعی، دوبیتی‌های پیوسته و ... نیز اشعار به یادماندنی سرود. تخلص شعر، او ابتدا «رعنا» بود و سپس به اوستا تغییر داد، گویی که تغییر تخلص به جهت شیوه اشعار نغزش زبانزد عام و خاص شد و همه جا او را به نام مهرداد اوستا می‌شناسند. در سرودن غزل و قصیده از خلاقیت‌های خاصی برخوردار بود. بسیاری از ادب دوستان اوستا را بعد از ملک الشعرای بهار به عنوان بزرگترین قصیده سرای معاصر می‌دادند.  در شعر‌های اوستا دردها، رنج‌های انسان، نیاز‌ها در قالب قصیده و غزل توانست ترکیب جدیدی با عنوان «غزل- قصیده» به وجود آورد. برخی دیگر از بزرگان شعر معاصر، او را بدیل خاقانی نیز می‌نامیدند، زیرا در شعرهایش از عقل و نقل بسیار بهره می‌برد که در نوع خود بسیار بی نظیر بود.
آثار به جای مانده از اوستا
اوستا در همان ابتدای جوانی با تصحیح دیوان سلمان ساوجی نخستین مجموعه شعر خود را با عنوان «از کاروان رفته» را منتشر کرد و تحسین تمامی صـاحب‌نظران را نـسبت بـه خود برانگیخت. در سال‌های بعد با خلق آثاری همچون «پالیزان و از امروز تا هرگز» قـدرت نـویسندگی خـود را نشان داد، به طوری که عبدالحسین زرین‌کوب در نقد کتاب پالیزان، ضمن تمجید از محتوای این اثر اظهار کرد: «مهرداد اوسـتا بـا خـلق این اثر، سبک جدیدی را به سبک‌های نگارش جهان افزود.» اوستا با زاویه‌ای عاشقانه و زیرکانه به سرایش دست زد و به طبع شاعر جوان آن روز‌های کشور چنان شیفته قصاید سلمان ساوجی شد که تصحیح اشعار وی را بر عهده گرفت.اوستا ۹ سال پس از انتشار این تصحیح در حوزه ادبیات به فلسفه و منطق روی آورد و در این فاصله کتاب‌های رساله‌ای در فلسفه، منطق، روان شناسی و اخلاق و پس از آن نیز عقل و اشراق را منتشر کرد. همچنین تصحیح رباعیات خیام نیز از جمله فعالیت‌های او در این سال‌ها به شمار می‌رود.نخستین مجموعه شعری اوستا که نام وی را در پیشانی داشت با عنوان از کاروان رفته منتشر شد. اوستا در این مجموعه ارادت خود را به سنت شعر کلاسیک فارسی با وجود ناهمخوانی آن در روزگار ادبیات نوگرای دهه ۳۰ در اقتضای خود اجابت کرد.او که شاعرانگی اش را با سرایش قطعه‌ای در رسای واقعه عاشورا آغاز کرده بود در نخستین مجموعه شعری نگاه شاعرانه خود به پیرامونش و نیز اشعاری را که کم و بیش طعنه به شرایط جبارانه روزگار می‌زد، منتشر کرد.
اوستا پس از انتشار مجموعه پالیزبان به سراغ متن‌های داستانی رفت هر چند نمی‌توان این آثار را به طور کامل داستان دانست، اما مجموعه پالیزبان با عنوان نخستین اثر اوستا در حوزه نثر داستانی به دلیل انتخاب صحیح عبارات و کلمات و نیز خارج نشدن از منظومه شاعرانه ذهنی اش به اثری در خور اعتنا مبدل شد.
از نگاه اوستا در دومین مجموعه نشر داستانی وی که ۲ سال بعد از آن با عنوان از امروز تا هرگز منتشر شد نیز به چشم می‌خورد.
حماسه آرش دیگر آثار اوستا است که علاقه او به سبک‌های فاخر شعر فارسی با نیم نگاهی به سنت‌های کهن و بومی ایران در قالب کلامی پرصلابت و در میانه راه شاعرانگی او منتشر شده است. حماسه آرش به شکلی ناملموس سرآغاز جهت گیری شعر‌های اوستا است. جهت گیری که با نگاه به علقه‌های بومی و ملی شروع و در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی با همراهی بی پرده با خیزش مردمی کشورش همراه شده است.
اوستا برای انتشار دومین مجموعه شعری خود ۱۲ سال صبر کرد تا سرانجام در ۱۳۵۱ خورشیدی مجموعه شعر «شراب خانگی، ترس محتسب خورده» را منتشر کرد. او این مجموعه را در حالی روانه بازار کتاب کرد که در سال‌های دهه ۵۰ ممنوع القلم بود و اجازه انتشار آثار خود را نمی‌یافت.
اوستا دومین مجموعه شعر خود را در قالب قصیده منتشر کرد که نشان دهنده پایبندی او به سنت شعر کهن فارسی در دوران بلوغ شعری اوست. او با این مجموعه شعر، علاقه خود را به کلام و زبان شاعرانی، چون ناصرخسرو و مسعود سعد بیش از پیش نشان داد و از طرفی دیگر خود و شعرش را چنانچه سال‌های بعد از زبان خود او نیز بیان شد به فرزندخواندگی زمان خود مبدل کرد تا جایی که در ارتباط با آن گفته است:
«یک هنرمند باید فرزند زمان خود باشد و اگر احیانا خود نیازمندی‌های زیادی از نظر مادری ندارد باید آنقدر روحیه حساس و تاثیر پذیری داشته باشد که درد‌ها و نیازمند‌های اکثریت مردم را درک کند و آینه گویای رنج و شادی مردم زمان باشد.»
مبارزات سیاسی‌
اوستا را می‌توان شـاعر و ادیبـی مبارز دانـست. زندگی اوستا تنها در شعر و شاعری خلاصه نـمی‌شد، بـلکه او از جمله شاعرانی بود که از شعر خود، در راه مبارزات سیاسی برای استقلال وطـن استفاده کرد. هـمه افرادی که هنگام کودتای ۲۸ مرداد در کنار اوستا بـودند، سـخنرانی‌های شورانگیز او را به یاد دارند که چگونه مردم را به مبارزه با رژیم پهلوی فرا مـی‌خواند. او با نام بردن از امام خمینی (ره) در کتـاب «تـیرانا» نشان داد که روحیه‌ای مبارزاتی دارد.اوستا در واکنـش بـه تبعید امام (ره)، نـیز قصیده‌ای ۵۶ بیتی سرود و منتشر ساخت. سپس با انتشار مجموعه شعر «امام، حماسه‌ای دیگر» ارادات خود را به ایشان نشان داد. او مـی‌نویسد: «و تـو را‌ای امام، در هر دوره از دوران‌های استیلای نامردمی و بیداد، به نبرد با بیدادگران آزمند، دیده‌ام ... سرگذشت و حماسه تو، حماسه نبرد بی‌امان توحید با شرک بوده است ...
و این تو بودی که بـا چشم خدابین و با چشم خدایی و بصیرت الهی، عفریت شرک را در هر جلوه و هر لباس باز می‌شناختی و از سریر پیروزی نگون‌سار کرده‌ای.» در پی همین نوشتار، اوستا به مدت یک‌سال ممنوع‌القلم شد.
کتاب تیرانا، نثر شاعرانه‌ای است که به شعر منثور پهلو می‌زند. گویا اوستا می‌خواسته با نوشتن این کتاب، تسلط خود بر نثر شاعرانه و شعر مـنثور را بـه رخ مدعیان بکشد. این کتاب به یک معنا حسب حال مهرداد اوستا و شرح اندیشه‌ها، دغدغه‌ها و دل‌مشغولی‌های او است.
در لابـه‌لای این صـفحات می‌توان دید که فقر و تنگدستی در کنار عشق و شوری بی‌پایان به دانستن، چگونه کودکی به نام «محمدرضا رحمانی» را از کوران حوادثی عجیب و خواندنی مـی‌گذراند، جان او را صیقل می‌دهد و سرانجام او را به مهرداد اوستا تبدیل می‌کند.
هنگام مطالعه تیرانا، جادوی کلمات خیال‌انگیز و دانسته‌های فراوان نویسنده درباره ادبیات، فلسفه، تاریخ، اسطوره شناسی و ... خـواننده را بـه فضاهایی شگفت‌انگیز و متفاوت می‌برد. از نکات قابل توجه در نثر تیرانا، ترکیب سازهای بدیعی است که محصول ذهـن و زبـان خلاق اوستا و چیره‌دستی او در حوزه کمال است.
فعالیت‌های اجرایی اوستا
اوستا پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته فلسفه تحلیلی به عـنوان جـوان‌ترین استاد در دانشگاه تهران، شروع به تدریس کرد. او چند دهه در دانشگاه تهران به تدریس در رشته‌های زبان و ادبیات فارسی، فلسفه، فلسفه تاریخ و فلسفه هنر، تاریخ اجتماعی هنر، زیبایی‌شناسی، روش تـحقیق در زیبـایی‌شناسی و تـاریخ موسیقی پرداخت.
 او در مقطعی به عـضویت شـورای بـررسی رسانه‌های دکتری دانشجویان دوره دکتری ادبیات فارسی درآمد. با مطالعات شبانه روزی توانست در مدت کوتاهی بـا ادبـیات جهانی نیز آشنا شود.
مرگ اوستا
در سه شنبه، ۱۷ اردیبهشت سال ۱۳۷۰، در حالی که مشغول تصحیح شعری در شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تالار وحدت بود دچار عارضه قلبی شد و درگذشت. مهرداد اوستا در در بهشت زهرای تهران مقبره مشاهیر فرهنگ، ادب و هنر در کنار مجتبی مینوی و مشایخ فریدنی (حجره ۹۵۳) به خاک سپرده شد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد